همسر شهید «محمدرضا غلامی» گفت: بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک با همسرم تازه متوجه شدم پای همسرم در جبهه مجروح شده است.
به گزارش گلستان ما به نقل از زنان نیوز، شهید محمدرضا غلامی از سن ۱۳ سالگی وارد میدان جبهه و جنگ شد و تا ۱۷ سالگی این راه را ادامه داد که در جنگ از ناحیه پا مجروح شد و از جبهه برگشت و برای سامان دادن به زندگی خود تصمیم به ازدواج گرفت.
این راز سر به مهر مجروحیت بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک فاش شد که ادامه ماجرا را از زبان راضیه بالارستاقی «همسر شهید محمدرضا غلامی» میخوانیم.
همسر شهید غلامی افزود: همسرم از سن ۱۳ سالگی وارد جبهه شد و تا ۱۷ سالگی در میدان جنگ علیه دشمنان جنگید.
بالارستاقی از نحوه آشناییاش با شهید غلامی گفت: نحوه آشنایی من با همسرم از طریق خواهرشوهرم بود و چهار سال با هم رفت و آمد داشتیم تا اینکه همسرم به خواستگاری ام آمد و من جواب مثبت دادم.
وی ابراز کرد: همسرم مداح اهل بیت بود فردی بسیار خوش رفتار، خانواده دوست، نمازخوان و اهل روزه بود.
همسر شهید غلامی گفت: من و همسرم در سن ۱۷ سالگی عقد و در سن ۲۲ سالگی با هم ازدواج کردیم.
بالارستاقی خاطرنشان کرد: بعد از ۱۰ سال زندگی مشترک تازه متوجه شدم پای همسرم در جبهه مجروح شده است و همسرم برای اینکه ریا نشود موقع ازدواج به من گفته بود از بالای درخت افتاده و پایش اینطوری شد.
وی افزود: همسرم علاوه بر مداحی، در نانوایی در شهر کرمان، شاطری میکرد و کارکردن برایش عار نبود و نان حلال در سفره ما میگذاشت.
همسر شهید غلامی ادامه داد: همسرم سه روز قبل از شهادتش خواب میبیند که پسرخاله شهیدش به او میگوید تو سه روز بیشتر وقت نداری خودت را برای عالم آخرت آماده کن.
بالارستاقی گفت: همسرم ناگهان از خواب پرید و با هیجان خوابش را برایم تعریف کرد همان روز مرا به یک رستوران برد و برایم کباب سفارش داد و با هم خوردیم.
همسر شهید ادامه داد: مدتی بود که برای دریافت وام تلاش میکرديم که همیشه به در بسته میخوردیم اما خدا خواست و در همان روزی که همسرم خواب نما شده بود وام سه میلیونی ما آماده شد و همان مبلغ را برای شهادتش خرج کردم.
وی با بیان اینکه بعد از یک سال از شهادت همسرم، وصیتنامه او را پیدا کردم، گفت: همسرم در وصیت نامه قید کرده بود از پدرم مواظبت کن و من هم تا آخرین لحظه درکنارش بودم و از او مراقبت کردم.
وی افزود: همسرم در وصیت نامه گفته بود به خواهرم رسیدگی کن چون خواهرشوهرم وضعیت مالی خوبی نداشت همچنان به او رسیدگی میکنم تا کم و کسری در زندگیاش نداشته باشد.
بالارستاقی گفت: همسرم در وصیت نامه نوشته بود لحظات آخر عمرم، قلب و تمام اعضای بدنم را اهدا کن چون من وصیتنامه را نخوانده بودم نتوانستم به آن عمل کنم که امیدوارم همسرم مرا ببخشد.
همسر شهید غلامی از وضعیت بدحجابی برخی بانوان در جامعه ابراز گلایه کرد و گفت: وقتی بیحجابی برخی از خانمها را در کوچه و خیابان میبینم خیلی زجر میکشم از مسئولان میخواهم به وضعیت حجاب خیلی توجه کنند.
وی با تاکید بر اینکه خون بهای شهدا، حجاب است، ادامه داد: بیحجابی، بیحرمتی به خون شهداست، عفت زنان با خون شهدا بیمه شده است همسر شهیدم و همه شهدا زیر خاک دفن شدند تا روسری از سر زنان و دختران این کشور نیفتد همسرم روی مسئله حجاب بسيار حساس بود.
راضیه بالارستاقی گفت: اکنون در خانهام یک کارگاه کوچک خیاطی زدم و مشغول دوخت لباسهای سنتی، کیف و سرویس آشپزخانه و غیره هستم و خدارا شکر درآمد خوبی دارم.
گزارش از سمیرا رجبی
انتهای پیام/
© کپی بخش یا کل هر کدام از مطالب گلستان ما با ذکر منبع امکان پذیر است.
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری گلستان ما در وب سایت منتشر خواهد شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد